کد مطلب: 74036
انتخابات و دو رويکرد گفتماني و قبيله اي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 936
به گزارش سلام لردگان به نقل از بي باک؛ محمد امين ستاريان: اسلامي در برهه ي حساس کنوني، مشغول گذراندن شرايط عجيب و بي سابقه اي در صحنه ي جهاني است. شرايطي بي سابقه از اين حيث که مرزهاي ميان سياست داخلي و سياست خارجي گويا ديگر وجود خارجي ندارد.
همه شاهد هستيم که دشمن به دقت فضاي سياست داخلي را جهت تأثيرگذار کردن تحريم هاي خود و به عقب راندن ايران اسلامي از مواضع به حقش، رصد مي کند و در اين بين بازيگران خود را براي انتخابات آينده دست چين مي کند. اگر در انتخابات سال 88 مهره هاي دشمن تا قبل از انتخابات با تکرار و تأکيد بر مواضع ليبرال و ليبرال گونه ي خود، تا حد زيادي شناخته شده بودند، اما انتخابات پيش رو با انتخابات 88 تفاوت بسياري خواهد داشت.
اگر بخواهيم از همين ابتدا رمز سربلندي در وقايع پيش رو را بر ملا کنيم، به جوابي جز رمز سربلندي در فتنه ي 88 نخواهيم رسيد، پيروي از ولايت!
بنابراين دقت در سخنان ولي فقيه حي مؤيَّد، بايد در شرايط پيش رو نصب العين همه باشد. وقتي امام خامنه اي از ورود زودهنگام به انتخابات نهي مي کنند، معني آن يعني اين نقطه است که دشمن روي آن دست خواهد گذاشت. يعني آن که زودتر وارد گود شود زودتر دست چين دشمن مي شود. وقتي کشاندن اختلافات ميان مردم را آن هم با تأکيد بر محدوده ي زماني «تا انتخابات ...» به عنوان مصداق خيانت مطرح و مؤکد مي کنند، يعني پاشنه ي آشيل اين مقطع از انقلاب اسلامي، اختلاف است و هرکه بر طبل اختلاف بکوبد، يا دست پرورده ي دشمن است يا اگر اين طور نباشد حتي در زمين خودي به نفع دشمن بازي مي کند.
در اين شرايط وقتي مواضع برخي سياسيون و برخي سايت ها را مورد تحقيق قرار مي دهيم، به اين مهم مي رسيم که گويا برخي اصرار دارند دست چين دشمن باشند!
برخي با ورود مصداقي به انتخابات و شعله ور کردن زودهنگام تنور انتخابات و در نتيجه ي آن تشريف فرمايي اختلافات ميان مردم، برخي ديگر با پيگيري مصرانه ي طرح هاي اختلاف افکن بي تأثير در مجلس، برخي ديگر با تغيير دادن هاي ناگهاني و معنادار جنجال برانگيز در زيرمجموعه ي خود و برخي با تأکيد بر ناتمام گذاشتن دولت و استعفاي دولت و ... همه و همه خواسته هاي دشمن براي آشوب سازي و فتنه گري در انتخابات پيش رو را مورد اجابت قرار مي دهند، حال فرقي نمي کند خواسته باشد يا ناخواسته ...
اما در ميان موارد فوق الذکر آنچه بيشتر از همه ايران اسلامي را دشمن شاد خواهد کرد، ورود زودهنگام به انتخابات است که نتيجه ي طبيعي آن ايجاد چند دستگي ميان مردم خواهد بود. همه ي ما شايد (و به احتمال زياد) در دو راهي تعصب باطل و حق، به دام افتاده باشيم و اگر خدا را در نظر نداشتيم، راه تعصب باطل را رفته باشيم. اينگونه انتخاب در مسائل سياسي هنوز به وضوح وجود دارد. دعواي من طرفدار آقاي X و تو طرفدار آقاي Y، در همين مسائل پيش پا افتاده ي سياست روز کاملا ديده مي شود. ريشه ي اين مسائل هم در مسأله اي به نام «قبيله گرايي» در سياست است که بارها و بارها توسط امام خامنه اي بر مذموم بودن آن تأکيد شده است. قبيله گرايي وقتي در کنار انتخابات قرار بگيرد، به فاجعه اي بزرگ تبديل خواهد شد. وقتي در انتخابات معيار حق فراموش شود و به جاي آن قبيله گرايي بنشيند، طبيعي است که آنچه آسيب خواهد ديد و سيلي خواهد خورد، اسلام ناب محمدي است. نتيجه ي حاکم شدن قبيله گرايي در انتخابات اولا روي کار آمدن افراد نالايق و بعضاً خائن است که نه تنها به فکر رفع مشکلات مردم نيستند، بلکه منافع خود يا حزب و گروه خود را بر همه چيز ترجيح مي دهند و ثانياً سلب آزادي انتخاب براي مردم (ولو با وجود تعدد گروه هاي شرکت کننده در انتخابات) است. وقتي افرادي بر مبناي قبيله گرايي نامزد انتخاباتي شوند، و بر مبناي نفع شخصي خود اقدام کنند، واضح است که آزادي مردم براي انتخاب فردي که بتواند مشکلاتشان را حل کند زير سؤال خواهد رفت.
آنچه موجب شکل گيري قبيله گرايي مي شود، معرفي زودهنگام مصداق انتخاباتي و جمع کردن طرفدار اطراف يک فرد به عنوان سمبل و ايجاد تعصب روي فرد در ميان طرفداران است که در اين صورت تمام نتايج فوق را در بر خواهد گرفت.
نقطه ي مقابل قبيله گرايي در انتخابات، حرکت گفتماني است. حرکت گفتماني موجب اين خواهد شد که مردم، حرف را بشنوند و نه اينکه فرد را ببينند. وقتي حرف ها شنيده شود، آنگاه خود مردم حق و باطل را از ميان حرف ها بيرون خواهند کشيد و بر مبناي آن تصميم خواهند گرفت. بعد از تبيين گفتمان هاي در صحنه، آنگاه افراد معتقد به هر گفتمان بايد فردي که بيشترين تطابق با گفتمان خود را دارد، معرفي نمايند. اينجاست که طرفداري از فرد نامزد، چون از سر آگاهي است باعث ايجاد قبيله گرايي نخواهد شد. فرق طرفداري از نامزدي در قبيله گرايي و طرفداري از نامزدي در حرکت گفتماني، در آگاهي مردم از گفتمان فرد و ميزان تطابق او با آن گفتمان قبل و بعد از طرفداري است. حرکت قبيله گرايانه براي به قدرت رسيدن، دست به هرکاري مي زند و حتي موضع نفاق هم مي گيرد و مردم را فريب مي دهد، اما حرکت گفتماني دست به هرکاري زدن براي به قدرت رسيدن را نفي مي کند و چون جنس کار گفتماني از نوع تبيين است، در صورت وجود نفاق در يکي از گفتمان هاي در ميدان مسابقه، دست جريان باطل به راحتي رو خواهد شد و وقتي موضع حق معلوم باشد، مردم فطرتاً به دنبال آن حرکت خواهند کرد.
از اين روست که با توجه به بيانات امام خامنه اي، حرکت بر اساس معرفي شخص که منتج به قبيله گرايي و سوء استفاده ي يقيني دشمن خواهد شد، از طرف هرکس و هر گروهي که باشد، بايد مورد مقابله ي تمام اقشار قرار بگيرد و در نهايت در انتخابات نقش دست رد مردم بر سينه ي اين افراد بنشيند. آنچه اما در بازه ي کنوني بايد توسط جريانات سياسي مورد پيگيري قرار بگيرد (که اغلب هم متأسفانه قرار نخواهد گرفت!!!) تبيين گفتمان خود براي مردم است. در صورت پيروي گروه هاي سياسي از اين روش، در انتخابات پيش رو، نزديک ترين گفتمان به حق، مورد انتخاب مردم قرار خواهد گرفت و اين مسأله در انتخابات هاي بعدي موجب شکل گيري گفتمان هاي به مراتب نزديک تر به گفتمان اصيل اسلام ناب محمدي خواهد شد که در انتها انشاءالله منجر به ظهور حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداء) خواهد گرديد.